دیدن جهان با شعر

آثار دکتر محمد مهدى بخارائی : ذات عشق ، عمق بیکران ، کثرت یگانه ، طبیعت موجود ، The Sunny Night

شکارچی

پروین در شعر آشیان ویران، از شکارچی می گوید که پرنده مظلومی را شکار می کند و کودکانش را بی پناه می کند۔ در انتها، از روزگار ستم شکایت می کند، از مظلومانی که به آنها عنوان ظالم می دهند، از ستمکارانی که از ستم لذت می برند و تاکید می کند که روزگار آنها به پایان می رسد ( دیگر نشد آن خرابی آباد ) ، سپس شعر را به زیبایی تمام می کند: مگر شکارچی، هیچ فرزند یا عشق و وابستگی ندارد؟
انتهای شعر در زیر آورده شده:
شد ساقیِ چرخِ پیر خرسند
پُر دید ز خون، چو ساغری را
دستی سرِ راه دامی افکند
پیچاند به رشته ای سری را
جمعیت ایمنی پراکند
شیرازه درید دفتری را
با تیشه ظلم، ریشه ای کند
بربست ز فتنه ای، دری را
خون ریخت به کام کودکی چند
برچید بساط مادری را
فرزند مگر نداشت صیاد؟

پروین اعتصامی

محمد مهدی بخارایی

عدالت

چهارشنبه هفدهم اسفند ۱۴۰۱ | 11:8
دکتر محمد مهدی بخارایی
مشخصات وب
دیدن جهان با شعر
  • صفحه اصلی
  • پروفایل مدیر
  • آرشیو وبلاگ
  • عناوین نوشته ها
پیوندها
  • تصویر رویین بر کتاب ذات عشق
  • من و ذات عشق
آرشیو وب
  • شهریور ۱۴۰۴
  • مرداد ۱۴۰۴
  • تیر ۱۴۰۴
  • خرداد ۱۴۰۴
  • اردیبهشت ۱۴۰۴
  • فروردین ۱۴۰۴
  • اسفند ۱۴۰۳
  • بهمن ۱۴۰۳
  • شهریور ۱۴۰۳
  • تیر ۱۴۰۳
  • اردیبهشت ۱۴۰۳
  • فروردین ۱۴۰۳
  • آذر ۱۴۰۲
  • شهریور ۱۴۰۲
  • مرداد ۱۴۰۲
  • خرداد ۱۴۰۲
  • اردیبهشت ۱۴۰۲
  • فروردین ۱۴۰۲
  • اسفند ۱۴۰۱
  • آبان ۱۴۰۱
  • مرداد ۱۴۰۱
  • تیر ۱۴۰۱
  • خرداد ۱۴۰۱
  • اردیبهشت ۱۴۰۱
  • فروردین ۱۴۰۱
  • دی ۱۴۰۰
  • آذر ۱۴۰۰
  • آبان ۱۴۰۰
  • مهر ۱۴۰۰
  • شهریور ۱۴۰۰
  • مرداد ۱۴۰۰
  • تیر ۱۴۰۰
  • خرداد ۱۴۰۰
  • اردیبهشت ۱۴۰۰
  • فروردین ۱۴۰۰
  • اسفند ۱۳۹۹
  • آرشيو

B L O G F A . C O M

تمامی حقوق برای دیدن جهان با شعر محفوظ است .