آفرین به محبت، مرحبا به عشق
مرحبا ( به فارسی: آفرین ) و مرحبا ( به عربی: خوش آمدی ) ای پیام آور دوست، ای هر نشانه لطف و امید، ای جانبخش و زندگی آور۔۔۔
آفرین که تلخ هایت هم شیرین است، سختی هایت هم راحتی را می آورد، درمان از بی درمانی و آرامش از بی آرام بودن است که می آید در تو ای قشنگ۔۔۔
این است جهان عشق و خوبی، چه زیباست این دنیا و چه زشت است دنیای ظلم و ظالم۔
دنیای ستم و ستمکار نمی ماند که چیزی جز نابودی ندارد ۔دنیای محبت است همراه زندگی ها۔
مرحبا ای پیکِ مشتاقان ، بده پیغامِ دوست
تا کُنم جان از سرِ رغبت فدای نامِ دوست
واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
طوطی طبعم ز عشقِ شِکَّر و بادامِ دوست
زلفِ او دام است و خالش دانهٔ آن دام و من
بر امیدِ دانهای افتادهام در دامِ دوست
سر ز مستی برنگیرد تا به صبحِ روزِ حشر
هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جامِ دوست
بس نگویم شِمِّهای از شرحِ شوقِ خود از آنک
دردسر باشد نمودن بیش از این ابرامِ دوست
گر دهد دستم کشم در دیده همچون توتیا
خاک راهی کـآن مشرف گردد از اَقدامِ دوست
میل من سویِ وصال و قصد او سویِ فراق
تَرکِ کامِ خود گرفتم تا برآید کامِ دوست
حافظ اندر دَردِ او میسوز و بیدرمان بساز
زان که درمانی ندارد دَردِ بیآرامِ دوست
حافظ