( خیام از مستی و شادی می گوید۔
در دنیایی که هم ظالم تشویش دارد و هم مظلوم،
آرامش است که گوهر نایاب جهانیست ):
یک جرعه می کهن ز ملکی نو بِه
وز هرچه نه می طریق بیرون شو بِه
در دست به از تخت فریدون صد بار
خشت سر خم ز ملک کیخسرو بِه
خیام
جمعه بیست و هفتم خرداد ۱۴۰۱ | 10:34